مشکل با قید اجتماعی به موقعیت تعدادی از افراد در قالب گروه های سازمان یافته یا غیر سازمان یافته اطلاق می‌شود که عمل آنها از سوی کل جامعه تایید نمی‌شود و در صورت استمرار عمل گروهی ،آسیب‌هایی برای کل جامعه ایجاد خواهد شد و افراد سعی دارند تا به رفع یا کاهش اثرات آن بپردازد.

جامعه‌شناسان کلاسیک مشکلات اجتماعی را در موقعیت های دردناک یا غیر مطلوب برای توده واقعی مردم تلقی کرده اند .

روسپیگیری

در فرهنگ جامع روان شناسی ـ روان پزشکی ـ دکتر نصرا پورافکاری درتعریف روسپگیری می کوید: این اصطلاح به معادله پایاپای بی بند و بارانه جنسی توسط مرد یا زن (روسپی که ممکن است مرد باشد یا زن باشد) بر کسب درآمد و تأمین معاش اطلاق می‌شود.»

نوع رابطه میان روسپی و مشتری نوعی تحقیر متقابل است.

روسپیگری معمولاً با سایر انواع آسیب‌شناسی روانی ـ اجتماعی ، نظیر اعتیاد ، جرم ، جنایت و الکسیم، همراه است. زن های روسپی به درجات مختلف اختلال شخصیتی دارند ودر بعضی موارد قوای هوشی پایین تر از معمول را دارا هستند .برخی از آنها همجنس گرایند و احساس خصومت خود را از طریق تحقیر وی با درگیر ساختن او در رابطه غیر اجتماعی و غیر اخلاقی ابراز می‌کنند.مردان روسپی که اغلب در جوامع غربی خود را در اختیار پیرن و همجنس‌بازان می‌گذارند هر چند خود نیز غالباً همجنس گرا هستند، اغلب سرد مجازند. (کامکار و همکاران ، ۱۳۸۳: ۲۹۶)

 

پیشینه تحقیق :

از میان پایان نامه های مورد بررسی در دانشکده ادبیات وعلوم انسانی موردی که بتواند به طور کامل در رابطه با موضوع به ما کمک کند وجود ندارد واین موضوع به گفته مرکز پژوهش و تحقیقات اداره کل زندانها برای اولین بار تحت بررسی قرار گرفته است. اما چند طرح تحقیقاتی وجود دارد که تا حدودی به موضوع مربوط می شوند از جمله :

طرح تحقیقاتی آقای نوعی و آرامی در رابطه با شناسایی وضعیت ن آسیب دیده در شهر مشهد و ارائه راهکارهایی در جهت ساماندهی آنان و یک طرح دیگر که البته امکان دسترسی به آن وجود نداشت از خانم نادره عطاریان تحت عنوان مشکلات زندانیان زن، به همین دلیل به عنوان پیشینه تحقیق از نظر جامعه شناسان و اندیشمندان در رابطه با انحرافات و‌ آسیب های اجتماعی کمک گرفته و بیشتر به این موضوعات که در گذشته نیز کارشده پرداخته شده است.

بنا به عقیده دور کیم پایه‌گذار علم جامعه‌شناسی در هر جامعه انسانی جرم بروز می‌کند و جرم یک پدیده طبیعی اجتماعی است ولی وقتی از یک حدی کرد می‌توان آن را بیماری اجتماعی نامید . از انجا که بین نابهنجاری موجب رشد سایر آسیب‌ها می‌شود. ضرورت دارد آسیب‌های اجتماعی و ارتباط بین آنها مورد بررسی قرار گرفته و ریشه یابی شوند تا بتوان با توجه به علل بوجود آورنده و تشدید کننده این آسیب‌ها را مهار نمود . (محمدی، همان منبع : ۱۹)

وی معتقد است در جوامعی که استاندارد و قیود ضعیف می‌شوند ، وضعیت نابهنجار اتفاق می‌افتد و این امر با افزایش جنایت و اشکال دیگر اساسی رابطه دارد .  (فرجاد،‌آسیب‌شناسی اجتماعی : ۲۴)

لااکسانی و ماندووید» منشا تبهکاری را در تاثیرات فرهنگی – اجتماعی یافته اند . طبق نظریه لااکسانی مجرم یک قربانی بیچاره نظام اجتماعی است و نقص زمان اجتماعی او را جنایتکار کرده است . مجرم مسئول عمل خود نیست و این اجتماع و تعمیرات دسته جمعی است که در عمل فرد نگون بخت بروز و ظهور می‌کند . وی می‌گوید تمام مردم دنیا به استثنای جنایتکاران مقصرند. تبهکار به مشابه یک می‌کروب اجتماعی است که می‌تواند در محیط خاص رشد کند به نظر وی هر جامعه ای دارای تبهکاران مخصوص به خود است و اهمیت آن زمانی مشخص می‌شود که محیط مناسبی برای تهیه رشد پیدا کند .

این نظریه باعث شد که جرم شناسان ، علل بروز جرم را فقط در ساختمان وجود انسان و کیفیات حیاتی او جستجو نکنند بلکه محیط اجتماعی را نیز به عنوان یک علت مهم و موثر مورد مطالعه قرار دهند .

کتکه اجتماع را مسئول کلیه جرائمی می داند که رخ می‌دهد زیرا خود عامل به وجود آورنده آنهاست و بزهکار جز آلت اجرایی در دست اجتماع چیز دیگری نیست . اجتماع الوده از انسان سازگار ، درستکار و پاک سرشت موجودی ناسازگار ، مست و نا پاک می افریند و تخم بزه کاری را در میان انسانهای سالم پرورش می رهد و آنان را برای ایفای نقش آماده می‌سازد . ( مساواتی ، ۱۳۷۴ : ۲۳-۹)

از نظر هوار بگر » علل بیماریهای جسمی در همه دنیا یکی است در حالیکه علل بیماریهای اجتماعی تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و زمان و مکان است و نسبی است نه مطلق .

ریشه تمام کجروی ها در محیط اجتماعی است پس هیچکس کجرو متولد نمی‌شود بنابر این کجرو ها بیماران اجتماعی هستند که مانند بیماران جسمی قابل درمان و علاقمند در صورتی که عوامل کجروی موجود در محیط اجتماعی از بین برده شود . در واقع کجروی نتیجه تعاریف اجتماعی و موازین و مقررات اخلاقی است که بوسیله سایرین بر فرد تحمیل می‌شود . (فرجاد، همان منبع : ۲۴)

مارکس معتقد است که جنایت ،فساد،فحشاورفتار خلاف اخلاق در درجه نخست ناشی از فقر است که زائیده سیستم سرمایه داری است . مارکس و انگلس معتقدند که کلیه فعالیتهای انسانی تابع وضع اقتصادی است و ریشه سرمایه داری منشا بروز جرائم است و ارتکا ب جرم واکنشی علیه بیدادگری اجتماعی است .

ژاک سابران» جرم شناس معروف فرانسوی عقیده دارد که زندگی انسان به طور مطلق و عام از تاثیر عوامل اقتصادی بر کنار است و کاملا به میزان در امد ان وابسته است . وی به عوامل

ادامه خواندن

سایت های دیگر:

فوتبال : پروپوزال،پروژه ، پایان نامه، گزارش سمینار درباره فوتبال - دانلود پایان نامه
دانلود پایان نامه با موضوع هوشمند سازی مدارس

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها